عشق مامان بابا

بدون عنوان

کوچولم ببخشید دیر اومدم این روزا سرگرمه کارگاه های مادر وکودکت هستیم داری بزرگ میشی مامان و من چقدر دلم تنگ میشه واسه این روزات داری مرد میشی و من گاهی این زود گذشتن ها رو دوست ندارم خیلی دوست دارم این روزا داناتر شدی و حرف گوش کن تر ولی چن کلمه حرف زشت یاد گرفته ای کوچولم خیلی دوست دارم مامانی و ........ ...
24 آذر 1393

سختی پدر

کوچولم چهره بابا جونی رو ببین که با چه مشقتی شما رو تا اون بابلا بغل کرد و برد تازه همش میگفتی بابا بغلم کن خسته شدم ...
8 شهريور 1393